{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی اصطلاحات مخص در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه ,, معنی اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه پ, معنی اwzgاph kowmw dl wjt dا bsتi، xfاj bxbiا mlmgd iا zcxwpfت، xfاj mdژi، kjا[h، ;maibاc، mاcmji lcbj kowmwdwpfت lcbj، ofc]djd lcbj، اmاx omاjbj kjا[h lcbj jا;iاj ]coاjdbj dا]codbj، fاjاgi soj ;tتj، fاgi[i ,, معنی اصطلاح اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه ,, معادل اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه ,, اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه , چی میشه؟, اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه , یعنی چی؟, اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه , synonym, اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته، زبان دزدها وکولی ها طرزصحبت، زبان ویژه، مناجات، گوشهدار، وارونه کردن مخصوصیصحبت کردن، خبرچینی کردن، اواز خواندن مناجات کردن ناگهان چرخانیدن یاچرخیدن، باناله سخن گفتن، بالهجه , definition,
معنی belly, ترجمه belly به فارسی, معنی discord, ترجمه discord به فارسی, معنی hurt, ترجمه hurt به فارسی, معنی railroad car, ترجمه railroad car به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی